غلام رضا سازگار

امام رضا(ع)-مدح

 

قصد زیارت حرمت حجّ اکبر است

حجی که مثل عمره و حج پیمبر است

هر کس که گشت زائر تو زائر خداست

این گفته ام روایت موسی بن جعفر است

قدر و جلال و زائر قبر تو روز حشر

از زائرین کل امامان فراتر است

زوّار تو که شیعة کامل عیار توست

زوّار چارده حجج الله اکبر است

نام دو پارهٔ تن احمد اگر برم

نام مقدس تو و زهرای اطهر است

حسرت برند خیل عظیم فرشتگان

بر آن فرشته ای که به صحنت کبوتر است

روح هزار عیسی مریم در این مزار

چشم هزار موسی عمران بر این در است

روحم شفا گرفت ز یک جرعه آب آن

این حوض صحن توست و یا حوض کوثر است

بوی بهشت می وزد از چار صحن تو

از بس نسیم بارگهت روح پرور است

 "میثم" که جرم او ز حساب آمده فزون

شاد است ازین که عفو تو ازجرم او سر است

مریم سقلاطونی

امام رضا(ع)-مناجات


گنبدت از هر کجای شهر سوسو می کند

دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند

در لباس خادمان مهربانت، آفتاب

صبح ها، صحن حرم را آب و جارو می کند

ماه هر شب کنج بست "شیخ حر عاملی"

یاد معصومیت آن بچه آهو می کند

یاد معصومیت آن بچه آهو ...یاد تو

کوچه های شهر را لبریز "یا هو " می کند

باد، هم مثل نگهبان درت... بدو ورود

غصه را از شانه های خسته، پارو می کند

عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت

هر که می آید حرم ... این عطر را بو می کند

×××

...خادمی می گفت که... آقا به وقت بدرقه

دست زائر را پر از گل های شب بو می کند

غلامرضا سازگار

امام حسین(ع)-مناجاتی


زخم گلوی حسین چشمه خون خداست

خون خدا را فقط ذات خدا خون بهاست

 آن که ز خون گلو داده به قرآن حیات

 کشتهٔ او را اگر کشته بخوانی خطاست

 مصحف آیات نور پیکر صد چاک اوست

 آینه حسن او آن سر از تن جداست

 ما همه ذریّه ایم سلسله عشق را

 طینت ما شعله ای از عطش کربلاست

 شیعه ز باران اشک می کند ایجاد سیل

 شیعه به دریای خون طالب خون خداست

 شیعه حیات ابد از دم شمشیر یافت

 شیعه به اوج عطش تشنهٔ جام بلاست

 شور که شد با شعور، شور حسینی شود

 گریهٔ با معرفت، معرفت کبریاست

 بزم وصال حسین در دل دریای خون

 سیر عروج حسین از سر نی تا خداست

 زخم جوانان او خندهٔ فتح است و بس

 خون علی اصغرش خون همه انبیاست

 هر نی نیزار عشق فاش ندا می دهد

 هر که حسینی بود، رگ رگ او نینواست

 گریه "میثم" خورد آب ز خون حسین

 فانی معراج خون، ساقی بزم بقاست